صديق تعريف در گفتگو با ايسنا :موسيقي صدا و سيما افسار گسيخته است
1397/9/6 , تعداد نمایش
679 ,
تعداد نظرات
0
“صديق تعريف “،خوانندهي موسيقي ايراني و مدرس آواز در گفت و گو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ، با بيان اين مطلب و با اظهار تاسف از اين كه افراد بيصلاحيت و نالايق بر موسيقي صداوسيما نظارت دارند ، افزود:روز به روز سطح كيفي كارهاي صداوسيما پايين ميآيد و كار هنري در حد كالاي مصرفي تنزل كرده است و هيچ شناختي دربارهي موسيقي خوب به مردم داده نميشود.
هر كشوري معمولا از ميراثهاي فرهنگي گذشتهي خود حراست و حمايت مي كند و به هنر جدي و ميراث فرهنگي گذشتهي خود سوبسيد ميدهد. همان كوششي كه براي نگهداري بناهاي تاريخي بايد بشود (كه نميشود)بايد براي نگهداري و حمايت ساير هنرها و مواريث فرهنگي نيز بشود. متاسفانه اكنون نه تنها حمايتي نمي بينيم، بلكه برخي در جهت تخريب آن نيز حركت مي كنند.
وي به روند موسيقي از دههي پنجاه به بعد اشاره كرد و گفت:از اوايل دههي 50 ، جرياني در موسيقي شكل گرفت كه مي خواست گذشتهي موسيقي ايراني را احيا كند و بر اين عقيده بود كه اگر ميخواهيم در موسيقي نوآوري كنيم ، بايد موسيقي گذشتهي خود را بشناسيم . برنامهي گلهاي تازه و گلچين هفته نيز بر اساس اين تفكر شكل گرفت و كوشش ميشد خلايي كه بين مردم و موسيقي ايجاد شده بود پر كنند ؛ توفيقهايي نيز حاصل شد . سالهاي بعد از انقلاب وضعيت موسيقي نامعلوم بود كه هنوز نيز به همان صورت است. تا چند سال پس از انقلاب موسيقيدانهاي ما نتوانستند چندان كار جدي انجام دهند و تعدادي اثر خوب هم كه توليد شد ، مجوز نگرفت ؛ از جمله كار اول من كه به ياد مرحوم طاهرزاده تهيه شده بود و به همت محمدرضا لطفي پديد آمد.
تعريف ادامه داد:درآن شرايط بسياري از موسيقيدانها منزوي شدند ؛ با اين همه وضعيت موسيقي در آن موقع نسبت به امروز قابل قبولتر بود و موسيقي بي ريشهي فعلي چندان وجود نداشت . بيشتر كارهايي كه اكنون از رسانهي به اصطلاح ملي پخش ميشود ،ارزش فرهنگي و هنري ندارند و ما فقط شاهد پخش موسيقي مصرفي هستيم نه موسيقي جدي و هنري.
وي با تاكيد بر اينكه موسيقي پاپ به جوانان تحميل شده است ، گفت : ما جوانان را به موسيقي موسوم به پاپ معتاد كردهايم و آنان را به شنيدن اين نوع موسيقي عادت دادهايم و كاري كردهايم كه سمبلهاي فرهنگي براي آنان ناشناخته باقي بماند . ما اگر از بنياد ، شاخصهاي فرهنگي را به جوانان نشان دهيم و انواع و اقسام موسيقيها را به آنان بشناسانيم ، موفق عمل كردهايم . آن وقت آن ها خود موسيقي بيارزش گوش نخواهند كرد ، بلكه خواهان هنري خواهند بود كه از سلامت بيشتر برخوردار باشد ؛ البته قرار هم نيست كه تمام مردم روز و شب موسيقي ايراني گوش دهند. اين كه سليقهها مختلف است امري طبيعي است ،اما بحث بر سر اين است كه موسيقي از هرنوعي كه هست بايد با كيفيت ،سالم ،جدي و علمي باشد.
صديق تعريف ، مهمترين عامل ترويج موسيقي جدي را صدا و سيما دانست و گفت : صداوسيما اگر حسن نيت داشته باشد، ساختار اجرايي برنامههايش رابه اين سمت تغيير خواهد داد . اما اكنون وضعيت به گونهاي است كه هر كس با كمترين دانش و صدا تبديل به خواننده و هنرمند ميشود و به تلويزيون راه مييابد و تلويزيون ما كاري ميخواهد كه سود بيشتر داشته باشد در حالي كه هنرمند شدن و بودن پشتوانهي عظيم فكري ميخواهد. در اين رسانه به گونهاي است كه موسيقيدانها از آمدن به آن و اجراي برنامه اكراه دارند و ناظران بر موسيقي صداو سيما با اينگونه سياستگذاريها هنرمندان را از حق طبيعي ارتباط با مردم محروم ميكنند.
اين موسيقيدان با تاكيد بر اينكه هنر موسيقي داراي ساختار است ، گفت : اگر شعر را از روي بسياري از آهنگهاي ايراني برداريم ، هيچ چيز از آنها باقي نميماند. مثلا اين روزها روي شعر حافظ و مولوي آهنگي ميگذارند كه با عظمت شعر آنها سازگار نيست و هيچ ربطي به مضامين عميق شعر آنها ندارد . سازهاي الكترونيكي هم كار را ساده كردند. يعني شما نياز به نوازنده نداريد . در اين ميان حتي بسياري از آهنگهايي كه مربوط به اعتقادات مردم است كم ارزش جلوه داده ميشود.
وي يكي از مشكلات بزرگ موسيقي را نبود منتقد آگاه ذكر كرد و گفت : منتقد ميتواند باعث پيشرفت هنرمند شود. او به نوعي رابط بين خالق و مخاطب است. با وجود ساختار ضعيف انديشهي حاكم بر تاريخ ، ما منتقد جدي در ايران نداريم . و اين يك مشكل تاريخي است . بسياري از مشكلهاي ما متعلق به امروز نيست ، بلكه از ساليان گذشته به ما رسيده است . نقد در ساختار ذهني كشور ما جديد است و از دوره ي مشروطه به بعد در ايران شكل گرفته است . فرهنگ ما متاسفانه ، فرهنگ تكگويي است و ما ديالوگ به معناي واقعي خود نداريم . بيشتر نقدهايي كه ما امروز ميخوانيم ، نظر شخصي است نه نقد علمي و مدلل .
تعريف در بارهي امكان تشخيص موسيقي جدي از سوي مخاطب گفت : محك موسيقي سنتي ، ساختار درست موسيقي و كارهاي موسيقيدانان گذشته است و اين به معناي تقليد از گذشته نيست، بلكه منظور اخذ ساختار درست موسيقي و پيشبرد آن مطابق با زمان است .
وي به معضل آموزش موسيقي اشاره كرد و گفت:در اين بيست سال بيشترين تلاش براي آموزش موسيقي، خارج از دانشكدههاي موسيقي صورت گرفته است.بيشتر موسيقيدانان خوب ما در كلاسهاي خصوصي آموزش ديدهاند.دانشكده موسيقي نيز مانند تمام دانشگاههاي ديگر مشكلات وسيع آموزشي دارد و اين نكته هم قابل بررسي است كه موسيقي هنوزبه لحاظ شرعي تكليفش مشخص نيست ؛هنوز نمي دانيم بالاخره موسيقي حرام است يا نه .
صديق تعريف در ادامه با اشاره به مقولهي نوآوري در موسيقي گفت :نوآوري زماني درست است كه پشتوانهي قوي از انديشه داشته باشد .وگرنه تلفيق چند ساز غربي و ايراني نو آوري نيست . اي كاش ما فرهنگستاني براي پالايش موسيقي جدي از غير جدي داشتيم. كساني كه قصد نوآوري در موسيقي دارند ،براي نوآوري در يك اثر ابتدا بايد ايدهي نو خود را در كارگاه شخصي خود بررسي كنند و اگر مفيد بود ،آن را به جامعه عرضه كنند . در كشورهاي غربي حمايت از كارهاي كارگاهي صورت ميگيرد ، اما در ايران ، ما هنوز به آن مرحله نرسيدهايم .
وي در پايان گفت: با حمايت دولت،موسيقي ما مي تواند به كشورهاي ديگر راه يابد و جهاني شود . متاسفانه اين حمايت صورت نميگيرد . رسالههاي قديمي موسيقي ما به زبان عربي است و هنوز ترجمه نشده است . موسيقي فارابي 10 جلد است كه تنها يك جلد آن به فارسي ترجمه شده است و اين جاي تاسف است . وي وپيشبرد آن مطابق با زمان است .