نواهای ماندگار در درازنای روزگار

نواهای ماندگار در درازنای روزگار

اغلب استادان بزرگ و بی‌همتای موسیقی ایران، اکنون در دهۀ هفتم و هشتم زندگیشان می‌زیند و یا آنانی که به افسوس، خرقه تهی کرده‌اند، زمانی پا به عرصۀ حیات گذاشته‌اند که استادان و میراث‌داران این هنر شریف و آواهایی که ریشه در قرون و اعصار دارد را به گوش‌ جان‌های مشتاقان می‌رسانند و گوش‌های هوشمند و حساس برخی از کودکان و نوجوانان و جوانانی که بعدها بالیدند و اکنون از مفاخر ملی به‌شمار می‌آیند، این نغمات ناب و زلال را به گوش جان می‌نیوشند. استاد کسایی یکی از آن بسیار نادران خوش‌اقبال بوده است که از کودکی در چنین فضایی پا به عرصۀ وجود گذاشته‌اند.  
مقاله چاپ شده در ضمیمه روزنامه شرق - 1 دیماه 1390
اغلب استادان بزرگ و بی‌همتای موسیقی ایران، اکنون در دهۀ هفتم و هشتم زندگیشان می‌زیند و یا آنانی که به افسوس، خرقه تهی کرده‌اند، زمانی پا به عرصۀ حیات گذاشته‌اند که استادان و میراث‌داران این هنر شریف و آواهایی که ریشه در قرون و اعصار دارد را به گوش‌ جان‌های مشتاقان می‌رسانند و گوش‌های هوشمند و حساس برخی از کودکان و نوجوانان و جوانانی که بعدها بالیدند و اکنون از مفاخر ملی به‌شمار می‌آیند، این نغمات ناب و زلال را به گوش جان می‌نیوشند. استاد کسایی یکی از آن بسیار نادران خوش‌اقبال بوده است که از کودکی در چنین فضایی پا به عرصۀ وجود گذاشته‌اند.
جغرافیای محیطی و تاریخ گذشتۀ شهر استاد کسایی کم بی‌نقش نبوده در این رشد و بالندگی. ریتم و هارمونی و معماری این شهر بی تأثیر نبوده در شکوفایی این هوشمند نورستۀ پر استعداد و صد البته این خود اتفاقی بوده است بسیار مبارک برای موسیقی و فرهنگ آن خطه و بی‌گمان مردمان ایران زمین.
شاید چندان بی راه نباشد، گفته شود قلب و مرکز تپندۀ ایران زمین- حتی به ادعای نه چندان دور از واقع بسیاران- و در حقیقت در پاره ‌ای از حوزه های فرهنگی و خصوصاً موسیقی، شهر شعر و سرود و نغمه، شهر استاد کسایی بوده است، شهری که تشعشع و تلالو موسیقی رسمی آن- و بسیاری دیگر از هنرهای سنتی- موسیقی رسمی و شهری کشورمان ایران  را نورانی کرده است.
مرکزی که قلب ایرانش می‌نامیم- به ویژه به لحاظ جغرافیایی- شهر استاد کسایی؛ شهر اصفهان نمونۀ روشنی است از تأثیر بافت و جغرافیا و تاریخ آن بر تمامی شقوق زندگی مردمان آن سامان.
استاد کسایی از تأثیر گذارترین تأثیرگذاران موسیقی معاصر ایران در صد سال اخیر است. همنشینی و مجالست او با بزرگان موسیقی صد سال اخیر به ویژه مجالست با بزرگان مکتب آوازی و سازی اصفهان از او استادی بی‌نظیر و بی‌بدیل ساخته است. ممارست و پشتکار و پایمردی بی‌مانند و طاقت‌فرسای او از همان ابتدای کودکی و تسلط بی‌مانند وی بر دقایق و ظرایف ردیف‌های موسیقی ایرانی چه سازی و چه آوازی-و ارتباط با اساتید خارج از حوزۀ اصفهان یعنی تهران و به‌ خصوص با استاد یگانه و بزرگ موسیقی ایران استاد ابوالحسن‌خان صبا که خود دُردانه دُرّی بوده است در آسمان پهناور موسیقی هنری و جدی ایران. و همچنین تسلط درونی و باطنی ایشان بر هنر خوشنویسی و اصول و قواعد آن و درک دقیق و زیبایی شناسنامۀ ایشان از انواع هنرهایی که به خصوص با موسیقی و شعر ارتباط نزدیک تری دارند، از او استادی ساخته تمام عیار.
عشق استاد همان طور که خود بارها گفته‌اند از همان ابتدای کودکی به آواز خوانی بوده است و دریغا آرزوی استاد صبا که گفته بود اگر صدای او- حسن نوجوان- تغییرنکند موجد تحولی در آواز خواهد شد، محقق نگردید و کسایی نوجوانِ هوشمند، ناگزیر سازی برگزید که قرابت بسیار زیادی با صدای انسانی دارد و در حقیقت نزدیک ترین ساز است به صدا و حنجره و آواز انسانی.
سازی که به اعتقاد نگارنده گویی ادامۀ حلق و نای انسانی است که در آن می دمند، ساز نای یا نی. و این گونه بود این سازِ خوش ‌اقبال در دامان این استاد یگانه بالید و به کمال رسید و شهرۀ خاص و عام گردید و صاحب مکتبی شد که مکتب استاد کسایی‌اش باید نامید.
شعرشناسی و وزن شناسی و استفادۀ صحیح و به قاعده و مناسب و کاربردی آن در آواز و نی از دیگر ویژگی‌های برجستۀ استاد است که این خود بی گمان از طبع پر احساس و قریحۀ خوش و شعور وی در سرایش و پردازش شعر سرچشمه می‌گیرد، استاد در جایی فرموده‌اند که محال است که جمله‌ای با نی و یا سه تار نواخته باشم که اصول و عروض شعر فارسی در آن رعایت نشده باشد. و به راستی با اندکی دقت و اندکی شناخت می‌توان این قواعد و اصول آوازی به ویژه اصول آوازی مکتب اصفهان را در ساز وی شنید و دید و دریافت.
استاد می‌گویند: به وسیلۀ ساز نی باید آواز خواند! مَخلصِ کلام، استاد استادانه نگین نی نوازی‌شان را بر اسلوب آواز پایه نهاده‌‌اند!!
استاد در طول چند دهه از زندگی به حق هنرمندانه و پربارشان با دو دانگ صدای گرم و زیبا و مؤثرشان به ضرورت گاهی نغماتی را آواز کرده‌اند که برخی از این‌ها موجود است و در دسترس، از جمله ردیف‌های آوازی ایشان همراه با نوازش سه تار که سال‌ها پیش در رادیو اصفهان اجرا و ضبط شده است.
سلیقۀ استادمان در نواختن نی، بی‌مانند و بی‌همتاست، او در اجرای این ساز از ترکیب اصوات مختلف آن جملاتی خلق کرده و می‌کنند به غایت متنوع و بدیع و زیبا. در یک کلام، کار استاد، کارستانِ حیرت‌انگیز و اعجاب آمیزی ست در حد اعجاز!!
نام این بزرگوار، همیشه قرین بوده است با نام استاد تاج اصفهانی، خوانندۀ نامدار آواز و نوازندۀ بی‌بدیل تار، استاد جلیل شهناز و این مثلثِ عشق، مثلثی است ماندگار و جاودانه در هنر شریفِ موسیقی ایران!
مستقیم و غیر مستقیم شاگردان زیادی از مکتب استاد توشه برداشته‌اند و متمتع شده‌اند از دریای زلال و بی منتهای هنر بی زوالِ ایشان. استادان محمد موسوی، حسن ناهید، محمدعلی کیانی نژاد، علینقی افشارنیا، جمشید غریبی و ... و بسیاران دیگری از دور و نزدیک که بهره برده‌اند از مکتبِ محبت او و بی‌شمارند نوازندگان و نواسازانی که تأثیر گرفته‌اند از مکتبِ نی‌نوازی و نواسازی استاد. نگارنده تنها دو بار افتخار دیدار با استاد را از نزدیک پیدا کرده، یک بار حدود سال های 1370 که همراه چند تن از دوستان از تهران به دیدارشان در اصفهان مشرف شدیم که خاطره ایست فراموش نشدنی و یک بار هم چند سال پیش در تهران دقایقی پیش از شروع برنامه‌ای در تالار وحدت، که فرصت بسیار اندک بود. اما بسیار مغتنم؛ در حد بضاعت و توانم همیشه خوشه چین گلستان هنر استاد بوده‌ام و همیشه نسیم عطرآگین نفس استاد، عطرآگین کرده است فضای سینۀ مسکین‌مان را.
تبحّر و تسلط مثال زدنی و بی نظیر استاد در جواب آواز که خود مقوله‌ای است بسیار مهم در موسیقی هنری و جدی ایران یکی دیگر از مختصات هنر استاد به شمار می‌آید، ویژگی‌های مهمی که می تواند مانند سایر ویژگی های ایشان الگوی بسیار خوبی باشد برای رهروان و حتی استادان این فن شریف.
نوای ساز استاد در عین سادگی ظاهری، چند لایه و چند وجهی است. نوای ساز استاد چون شعر سعدی، سهلی است ممتنع و به غایت زیبا، نوایی است از جنس نواهای ماندگار در درازنای روزگار و دراز باد عمر استاد در درازنای روزگار...
استاد همچنان استادانه می‌نوازد. پیش‌تر اشاره شد که نی، سازی است که مختصات صدای انسانی و آوازی را داراست و توانایی جسمانی، ارتباطی مستقیم دارد با توان نوازندگی آن و استاد ما در آستانۀ دهۀ هشتم از زندگانی پر بار و ارزشمندشان با تسلط و تبحر و تکنیک بی‌مانندشان همچنان مثنوی‌خوان و غزل‌خوان پر محنت و پردرد روزگار ماست.
شاهدِ مثالِ این مدعا آخرین و جدیترین آثار اجرا شده و انتشار یافتۀ ایشان است، " گفت و گوی نی و عود 1و 2و قصۀ عشق مجنون" که اولی همراه است با عودنوازی نوازندۀ توانمند تار و عود، جناب شهرام میرجلالی و تنبک جهانگیر بهشتی و دومی هم با چند نوازندۀ سازهای کوبه‌ای.
فارغ از محسنات یادآوری شدۀ مکرر و تسلط و تکنیک اجرایی و جمله‌بندی‌های بسیار استادانۀ استاد، استاد همچنان می‌بالند و می‌بالند... بشنویم و ایمان بیاوریم به سرسبزیِ بهار عشق در هشتاد سالگی و این پایانی است برای یک آغاز...
ضمیمه شرق(ادامه در ص 25) - اول دیماه نود

درباره صدیق تعریف

صدیق تعریف (زاده 25 دی 1335 در سنندج)، ردیف‌دان و خواننده سنتی ایرانی اهل ایران است. صدیق تعریف در دوران فعالیت هنری اش با هنرمندان سرشناس بسیاری از جمله محمدرضا لطفی (در آلبوم چاووش 10 (به یاد طاهرزاده)، جلال ذوالفنون (در آلبوم شیدایی)، حسین علیزاده فرهاد فخرالدینی همکاری داشته‌ است.