ذوالفنون و زيستني كمياب و گرانبها
, تعداد نمایش
665 ,
تعداد نظرات
0
«حدودا سال 67 بعد از بيرون آمدن گل صد «برگ» از نزديك با ايشان آشنا شده و همكاري مشتركي را به هم پيشنهاد كرديم.
طي مدت كوتاهي از نزديك با هم رفاقت پيداكرديم و كم كم رفت و آمدهايمان بيشتر شد و پروژه يي را با هم شروع كرديم. محصول اين همكاري مشترك اثر معروف «شيدايي» بود. اين آلبوم طي يك پروسه يكساله و حتي بيشتر شكل گرفت. كار با حسن نيت و همفكري دوجانبه پيش مي رفت.
هرگونه پيشنهادي را به سعه صدر و فروتني و مهرباني بسامان مي رساندند. از جمله تصنيف «شيدايي» كه براساس ملودي كردي با فرازي كه اضافه كرده بودم (كه گويي ادامه همان ملودي است) بسامان رسيد و استاد فريدون مشيري هم شعري بر اين ملودي سرودند و «ازنگاه ياران به ياران ندا مي رسد» شيدايي متولد شد.
براي بنده افتخاري بود كه با استاد ذوالفنون و استاد مشيري در اين اثر همراه بودم. از خصوصيات بارز و برجسته ايشان انعطاف پذيري و تواضع ذاتي شان بود، هرگونه پيشنهادي را با روي گشاده قبول مي كردند و از دل اين ارتباط دوستانه و عاطفي اثر خودبه خود شكوفا شد.
استاد ذوالفنون سه تار را از حالت درجه دويي خارج ساخت و به عنوان ساز درجه يك درموسيقي ايران تثبيت كرد. همچنين ايشان در شيوه نوازندگي صاحب امضا بودند.
استاد ذوالفنون در اوج بي نيازي از معرفت و معنويتي عارفانه برخوردار بود كه در روزگار فعلي اين گونه زيستن كمياب و نادر است.»
روزنامه اعتماد، شماره 2362 به تاريخ 17/1/91، صفحه 8 (موسيقي)